بسم الله الرحمن الرحبم
پروژه ایلومیناتی برای جنگ های جهانی وجنگ جهانی سوم
آلبرت پایک که یک ماسون درجه 33 بود .او الهامات تصویری را که داشته در نامه ای به گیسپپه مازینی رسانده است . در واقع پایک چگونگی طرح و ایجاد جنگ های بزرگ که در نهایت موجب به وجود آمدن نظم نوین خواهد بود را شرح داده است .
و شگفت زده خواهید شد اگر بدانید آنچه تاکنون به وقوع پیوسته درست با این الهامات و طرح پایک تطابق کامل دارد !
این نامه در اصل درکتابخانه ی موزه سطنتی انگلستان در دسترس بوده وتوسط رئیس سازمان اطلاعات پیشین نیروی دریایی سلطنتی کانادا به نام گای کارل کپی شده است . البته خود موزه وجود همچین نا مه ای را رد کرده ولی خود کارل در کتابش (شیطان شاهزاده ی این دنیا ) تصریح کرده که دارنده فعلی این نامه به او گفته است که در آن زمان این نامه در کاتالوگ دارایی های موزه وارد نشده بود . این مطلب را او در سال 1925 بیان کرده بود .
البته تا کنون مطلبی بر صحت وجود یا عدم وجود این نامه وجود ندارد ولی موضوع آن سالهاست مورد بحث در میان افراد مختلف می باشد .
حال به متن نامه میپردازیم و اینکه چگونه طرح سه جنگ جهانی از سالهای دور ریخته شده !
اولین جنگ باید ایجاد گردد تا ایلومیناتی ها بتوانند سزار روسیه را از بین ببرند و آن مکان را تبدیل به دژ کمونیستها کنند. اختلافات و واگرایی هایی که توسط ماموران ایلومیناتی بین انگلستان و آلمان ایجاد می شود می تواند جرقه ی این جنگ را بزند . در آخر این جنگ کمونیسم ساخته خواهد شد تا سایر دولتها را در هم بکوبد و مذهب را تضعیف نماید .
(( تاریخ دانان می دانند که پیمان اتحاد سیاسی بین انگلستان وآلمان در بین سالهای 1871 و 1898 توسط اوتو وان بیسمارک (یکی از یاران پایک ) ایجاد شد و همین امر وسیله ای شد که موجب بروز جنگ جهانی اول گشت . ))
دومین جنگ باید با بهره گیری از اختلافات میان فاشیست ها و سیاست مداران صهیونیست ایجاد گردد . روند جنگ باید به گونه ای باشد تا در انتهای آن نازیسم از بین برود و سیاست مدران صهیونیست آنقدر قدرتمند گردند تا بتوانند کشور اسرائیل را در فلسطین ایجاد کنند . در پایان جنگ کمونیسم جهانی باید آنقدر قدرتمند شود تا با مسیحیت جهانی یک تعادل قدرت ایجاد کند . سپس مهار گردد تا در موعد مقرر ما برای ایجاد آخرین تحولات ناگهانی جهانی از آن استفاده کنیم .
(( پس از جنگ جهانی دوم کمونیسم به شدت قدرت یافت و شروع به بلعیدن دولتهای ضعیف نمود . به طوری در سال 1945 در کنفرانس پاتس دام که استالین ترومن و چرچیل در آن حضور داشتند بخش بزرگی از اروپا به روسیه داده شده .
در ضمن افرادی شايد این ایراد را بگیرند که در سال 1872 نه صهیونیسمی بوده نه نازی . ولی باید این موضوع را مد نظر داشت که ایلومیناتی ها این جنبش ها به وجود آوردند. درضمن منشا واژه و ایدئولوژی کمونیسم از انقلاب فرانسه که در سال 1785 انجام شد حتی 4 سال پیش از آن بوده است . ))
سومین جنگ باید بوسیله ی ماموران ایلومیناتی و با استفاده از اختلافات میان سیاست مداران صهیونیست و لیدر های دنیای اسلام صورت بپذیرد . جنگ باید به گونه ای باشد که دو طرف (اسلامیون عرب و اسرائیلی ها ) کاملا یکدیگر را نابود کنند . در این مدت کشورهای دنیا نیز به دو گروه تقسیم شده بر سر این موضوع جنگ را تا نابودی کامل اقتصاد و اخلاق و …. به پیش می برند . بعد ازآن ما نهیلیسم (پوچ گرایی ) و بی خدایی را ترویج خواهند کرد ودامن خواهند زد به یک تحول اجتماعی جهانی گسترده ونیرومند که به جهانیان قدرت بی خدایی را نشان خواهد داد که این منشا تمام وحشی گری ها وآشفتگی ها خواهد بود . سپس ساکنان شهرها به مقابله یک عده انقلابی بر خواهند خواست و آنهایی را که مخالف تمدن هستند را نابود خواهند کرد و در این میان بسیاری از مسیحیت دست خواهند کشید . از این لحظه به بعد تعداد زیادی به جستجوی ایده آل های دیگر خواهند رفت و در میان این سردر گمی ما دکترین لوسیفر را علنی خواهند کرد که جریانی را بوجود خواهد آورد که در نهایت منجر به این خواهد شد که بیخدایی و مسیحیت را نابود می کند .
و شگفت زده خواهید شد اگر بدانید آنچه تاکنون به وقوع پیوسته درست با این الهامات و طرح پایک تطابق کامل دارد !
این نامه در اصل درکتابخانه ی موزه سطنتی انگلستان در دسترس بوده وتوسط رئیس سازمان اطلاعات پیشین نیروی دریایی سلطنتی کانادا به نام گای کارل کپی شده است . البته خود موزه وجود همچین نا مه ای را رد کرده ولی خود کارل در کتابش (شیطان شاهزاده ی این دنیا ) تصریح کرده که دارنده فعلی این نامه به او گفته است که در آن زمان این نامه در کاتالوگ دارایی های موزه وارد نشده بود . این مطلب را او در سال 1925 بیان کرده بود .
البته تا کنون مطلبی بر صحت وجود یا عدم وجود این نامه وجود ندارد ولی موضوع آن سالهاست مورد بحث در میان افراد مختلف می باشد .
حال به متن نامه میپردازیم و اینکه چگونه طرح سه جنگ جهانی از سالهای دور ریخته شده !
اولین جنگ باید ایجاد گردد تا ایلومیناتی ها بتوانند سزار روسیه را از بین ببرند و آن مکان را تبدیل به دژ کمونیستها کنند. اختلافات و واگرایی هایی که توسط ماموران ایلومیناتی بین انگلستان و آلمان ایجاد می شود می تواند جرقه ی این جنگ را بزند . در آخر این جنگ کمونیسم ساخته خواهد شد تا سایر دولتها را در هم بکوبد و مذهب را تضعیف نماید .
(( تاریخ دانان می دانند که پیمان اتحاد سیاسی بین انگلستان وآلمان در بین سالهای 1871 و 1898 توسط اوتو وان بیسمارک (یکی از یاران پایک ) ایجاد شد و همین امر وسیله ای شد که موجب بروز جنگ جهانی اول گشت . ))
دومین جنگ باید با بهره گیری از اختلافات میان فاشیست ها و سیاست مداران صهیونیست ایجاد گردد . روند جنگ باید به گونه ای باشد تا در انتهای آن نازیسم از بین برود و سیاست مدران صهیونیست آنقدر قدرتمند گردند تا بتوانند کشور اسرائیل را در فلسطین ایجاد کنند . در پایان جنگ کمونیسم جهانی باید آنقدر قدرتمند شود تا با مسیحیت جهانی یک تعادل قدرت ایجاد کند . سپس مهار گردد تا در موعد مقرر ما برای ایجاد آخرین تحولات ناگهانی جهانی از آن استفاده کنیم .
(( پس از جنگ جهانی دوم کمونیسم به شدت قدرت یافت و شروع به بلعیدن دولتهای ضعیف نمود . به طوری در سال 1945 در کنفرانس پاتس دام که استالین ترومن و چرچیل در آن حضور داشتند بخش بزرگی از اروپا به روسیه داده شده .
در ضمن افرادی شايد این ایراد را بگیرند که در سال 1872 نه صهیونیسمی بوده نه نازی . ولی باید این موضوع را مد نظر داشت که ایلومیناتی ها این جنبش ها به وجود آوردند. درضمن منشا واژه و ایدئولوژی کمونیسم از انقلاب فرانسه که در سال 1785 انجام شد حتی 4 سال پیش از آن بوده است . ))
سومین جنگ باید بوسیله ی ماموران ایلومیناتی و با استفاده از اختلافات میان سیاست مداران صهیونیست و لیدر های دنیای اسلام صورت بپذیرد . جنگ باید به گونه ای باشد که دو طرف (اسلامیون عرب و اسرائیلی ها ) کاملا یکدیگر را نابود کنند . در این مدت کشورهای دنیا نیز به دو گروه تقسیم شده بر سر این موضوع جنگ را تا نابودی کامل اقتصاد و اخلاق و …. به پیش می برند . بعد ازآن ما نهیلیسم (پوچ گرایی ) و بی خدایی را ترویج خواهند کرد ودامن خواهند زد به یک تحول اجتماعی جهانی گسترده ونیرومند که به جهانیان قدرت بی خدایی را نشان خواهد داد که این منشا تمام وحشی گری ها وآشفتگی ها خواهد بود . سپس ساکنان شهرها به مقابله یک عده انقلابی بر خواهند خواست و آنهایی را که مخالف تمدن هستند را نابود خواهند کرد و در این میان بسیاری از مسیحیت دست خواهند کشید . از این لحظه به بعد تعداد زیادی به جستجوی ایده آل های دیگر خواهند رفت و در میان این سردر گمی ما دکترین لوسیفر را علنی خواهند کرد که جریانی را بوجود خواهد آورد که در نهایت منجر به این خواهد شد که بیخدایی و مسیحیت را نابود می کند .